سعید قطبیزاده منتقد و فیلمنامهنویس سینما ایران در دوازدهمین جلسه فصل هفتم پاتوق فیلم کوتاه، جهانبینی فیلمسازان فیلم کوتاه و رابطه آنها با سینمای بلند را بررسی کرد و به نقد چهار فیلم اکران شده این برنامه پرداخت.
به گزارش خبرگزاری تو، دوازدهمین جلسه از هفتمین پاتوق فیلم کوتاه روز گذشته 24 مرداد 1401، با نمایش 4 فیلم کوتاه «تییَره» به کارگردانی مصطفی مهربان، «بشقاب» به کارگردانی مشترک عذرا خوانخواجه و رعنا واعظی، «کوتولههای سفید» به کارگردانی سوگل رضوانی و «آهو» به کارگردانی مهسا رضوی برگزار شد.
در این رویداد سعید قطبیزاده منتقد و فیلمنامهنویس سینما برای دومین مرتبه در فصل هفتم پاتوق فیلم کوتاه تهران به عنوان کارشناس ویژه جلسه دوازدهم، پس از اکران آثار با کارگردانان فیلمهای به نمایش درآمده به گفتوگو نشست و آثار را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
قطبیزاده در ابتدای صحبتهای خود با اشاره به بخشی از تاریخ شفاهی سینمای جهان و بیان این نکته که سینمای کوتاه به نحوی پشتوانه سینمای بلند است، عنوان کرد: به شهادت تمام تحولات تاریخ سینمای جهان، به صورت عمده فیلمسازان بزرگ سینمای ایران و جهان، عقبه پررنگی در سینمای فیلم کوتاه داشتهاند؛ البته این به معنای این نیست که فیلم کوتاه صرفا پشتوانه فیلم بلند است، بلکه فیلم کوتاه هویت کاملا مستقلی در سینما دارد که ظرفیت بسیار بالای آن در سینمای بلند هم قابل استفاده است.
وی ادامه داد: فیلم کوتاه برای من مانند داستان کوتاه است، به عنوان مثال آنتوان چخوف به غیر از فیلمنامه صرفا داستان کوتاه مینوشت و هیچگاه اقدام به نوشتن رمان نکرد؛ منظور این است که یک فیلمساز میتواند تا همیشه فیلم کوتاه بسازد و هیچ الزامی وجود ندارد که فیلم کوتاه خاکریزی برای ورود به سینمای بلند باشد.
این منتقد سینما با بیان وضعیت سینمای بلند حال حاضر ایران و اینکه این سینما تا چه اندازه به پول و البته بازیگرانی که به جز چهره خوب استعدادی در بازیگری ندارد، وابسته است، گفت: من متنفر هستم از سینمایی که همه چیز آن به پول وابسته است تا روند تولید آن طی شود؛ سینمایی که در آن برای فروش، بازیگران خوشچهره و بیاستعدادی به کار گرفته میشود و به شدت در فیلمنامه و تولید درگیر سانسورهای غیراصولی است و هیچ رنگ و بویی از ماهیت اصلی سینما به خود ندارد. ولی سینمای کوتاه هنوز به ماهیت سینمایی خود نزدیک است و شاید یکی از اصلیترین دلایل آن، آلوده نشدن به کلیشهها و پولمحوری در آن است.
وی با اشاره به فیلم کوتاه «بشقاب» که در ژانر کمدی تولید شده است، گفت: زمانی که من بین چهار فیلم اکران شده در این جلسه از پاتوق فیلم کوتاه، «بشقاب» را تماشا میکردم، متوجه شدم که این فیلم از نوآوریهایی بهره برده است که سینمای بلند از آن محروم است. استفاده از یک پیرزن به عنوان بازیگر نقش اول، پرداختن به ماهواره، استفاده درست از نور و رنگ، مؤلفههای مثبت این فیلم بود که امیدوار هستم در آثار دیگر این فیلمساز هم این خلاقیت دیده شود و دچار خودسانسوری و سانسور اثر نشود.
سینمای بلند درگیر سانسور بزرگی به نام سرمایه گذار است
قطبیزاده عنوان کرد: هیچ سانسوری در سینما بالاتر پول نیست، سرمایهگذار است که برای فیلم تصمیم میگیرد و نحوه اکران و آن چیزی که باعث میشود مخاطب ناآشنا با سینما را پای صندلیها روبهروی پرده نمایش بنشاند، مهم است. من زمانی که فیلم کوتاه تماشا میکنم از حجم ایده و جهانبینی فیلمسازها ذوق میکنم و با خودم میگویم که چه حرفهای بزرگی در ذهن آنهاست که در قاب دوربین بازگو خواهد شد، ولی متاسفانه زمانی که وارد سینمای بلند میشوند درگیر سانسورها و دنیای کثیف سینمای بلندی میشوند که دست آنها را برای ابراز سخن میبندد و آنها در بهترین حالت یک فیلمساز خوب میشوند تا یک فیلمساز دغدغهمند و متعهد به سینما.
سه نکته مهم در ساخت فیلم کوتاه
این منتقد سینما در گفتوگو و نقد فیلم کوتاه «تییره» به کارگردانی مصطفی مهربان گفت: من در جستجویی که در گوگل داشتهام، متوجه شدم که این فیلم در بخش فیلم کوتاه جشنواره کن به نمایش درآمده است و این یک افتخار برای یک اثر است، به ویژه اثری که با یک نگاه قومشناسانه و اسطورهای میخواهد سرگذشت یک اقلیم و یک مفهوم را روایت کند. «تییره» در عین این حال که فیلم خوبی است ولی در بخشهایی مانند طراحی لباس، گریم و شخصیت نتوانسته به خوبی عمل کند و به بافت روستایی نزدیک شود.
وی ادامه داد: من فیلم را سه مرتبه دیدهام و هربار با یک ابهامی در فیلمنامه روبهرو بودم و دیالوگها و دکوپاژها نتوانست ذهن من را روشن کند. معتقد هستم که در یک فیلم کوتاه سه نکته باید لحاظ شود؛ نکته اول، قلمرو فیلم کوتاه و قلمرو و عرصه ایجاز است و باید در کمترین زمان دقیقترین مفهوم ارائه شود و فرصت قصهپردازی وجود ندارد و نمیتوان سمبل و مناد را در بیان فیلمنامه دخیل کرد و برداشت مخاطب است که این نمادها را شکل میدهد. نکته دوم این است که ارتباط بین مخاطب با فیلم باید تسهیل شود و انتقال داستان با سادهترین شکل صورت بگیرد و نکته سوم درباره فیلم کوتاه باید بگویم که در طرح فیلمنامه و ترسیم موقعیتهای داستانی و شخصیتپردازی نباید دچار لکنت باشد.
سینمای نوظهور تبریز برای سینمای ایران امیدبخش است
قطبیزاده در ادامه با نقد فیلم کوتاه «بشقاب» که در موسسه «ارک فیلم تبریز» تهیه شده و با نظارت و همراهی برادران ارک تولید شده است، گفت: فیلم کوتاه «بشقاب» فیلم خلاقانه و قابل قبولی بود و معدود ایرادهایی که میتوانست فیلم را به قوت بیشتری برساند، پایانبندی فیلم بود که به نظر من کمی سادهانگارانه و نامفهوم تمام شد.
وی افزود: نکتهای که به بهانه فیلم کوتاه «بشقاب» باید به آن اشاره کنم، اتفاقی است که در تبریز افتاده و تحولی در نوع نگاه به سینما در این شهر به دلیل حضور هنرمندان پدیدهای مانند برادران ارک رقم خورده است. این اتفاق در سینمای تبریز سرآغاز یک تحول در سینمای ایران است که ما ریشههای آن را در فیلم بلند بهمن و بهرام ارک به نام «پوست» و حتی فیلم «آتابای» ساخته نیکی کریمی میبینیم و از سینمای تجاری و نفرتانگیز پرمدعا دور هستند. نظام سینمای ایران به نحوی درگیر جهلپروری است و این تحولی که از سینمای تبریز آغاز شده است، ظرفیت مقابله با این سینمای کثیف را دارد.
کوتولههای سفید فیلم لاغری است!
سپس نوبت به نقد «کوتولههای سفید» به کارگردانی سوگل رضوانی رسید. قطبیزاده هم در این بخش گفت: فیلم «کوتولههای سفید» نزدیک به دل مشغولیهای یک زن است و رویکرد فیلم، رویکرد روشنفکرانهای است و التهابها و چالشهای درستی را دارد که مخاطب را درگیر خود میکند.
این فیلم قصد دارد وضعیت زن را در یک فضای فرهنگی و البته روشنفکرانه بیان کند و محورهای مختلفی مانند اخلاق و تحولات درونی یک فرد را بیان میکند، اما از نظر من فیلم لاغری است و میشد که بیشتر درگیر شخصیتها و داستان فیلم شویم.
وی ادامه داد: شخصیتی که از مرد برای من در این فیلم ساخته شده است، یک مرد شیاد است و من با بیان داستان فیلم نتوانستم همراه شوم؛ معتقد هستم اگر این داستان با زبانی دیگر در ژانر کمدی ساخته میشد، میتوانست بهتر به نمایش درآید و شخصیتپردازی کاملتری شکل بگیرد و به بیان سینمایی نزدیک شود.
آهو؛ نگاه عمیقتر به زندگی انسان
منقد سینما در پایان درباره فیلم کوتاه «آهو» اظهار کرد: فیلم در خارج از کشور ساخته شده است و پایبند به ملاحظههایی که در ایران وجود دارد، نیست و در این شرایط درگیر کلیشههایی مانند پرداختن به مسائل جنسی و سانسورهایی که در سینمای ایران وجود دارد، نمیشود و به نحوی با نگاهی عمیقتر به مساله و زندگی شخصی یک زن یا بهتر بگویم انسان توجه دارد و در این شرایط تفاوتی نمیکند که لوکیشن تهران باشد یا تورنتو و برلین.
مهسا رضوی به عقیده من با یک بلوغی این فیلم را ساخته است و در روند فیلم، بحران اولیه را تبدیل به یک بحران ثانویه میکند که نتیجه آن یک نتیجه اخلاقی است که ناخودآگاه به ذهن مخاطب متبادر میشود.
دوازدهمین جلسه فصل هفتم پاتوق فیلم کوتاه، دوشنبه 24 مرداد ساعت 15 با اجرای محیا ساعدی برگزار شد و جلسه سیزدهم پاتوق فیلم کوتاه تهران در تاریخ 31 مرداد 1401 برگزار خواهد شد.