آلبرت بغوزیان گفت: در حال حاضر سیاست های ضد تورمی به درستی اجرا نمی شود زیرا برخی مصوبات و دستورالعمل ها بدون در نظر گرفتن شرایط کلان و به صورت بخشی وضع و اجرا می شوند.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تو، «در حال حاضر اقتصاد ایران در یک رکود و سردرگمی به سر می برد، زیرا تعدادی از مصوبات و دستورالعمل ها بر مبنای اقدامات ضد تورمی وضع نمی شود و همواره بخشی از اقتصاد مبنای تصمیم گیری بوده است» این بخشی از صحبت های آلبرت بغوزیان اقتصاددان است که در گفتگو با خبرگزاری تو مطرح کرده است.
او با اشاره به اینکه در شرایط کنونی ایران تورم بالایی دارد و طبیعی است که نرخ سود بانکی هم بالاست، در دنیا نرخ تورم حدود 8 درصد بوده یا در آلمان از سال 1980 تاکنون تورمی نداشته و در شرایط کنونی 8 تا 10 درصد تورم دارد و همین مساله باعث شده که صدای مردم آن کشور درآید، در حالی که رئیس بانک مرکزی ما می گوید سال گذشته نرخ تورم ما 60 درصد بوده و حالا 40 درصد شده و باید به ما جایزه بدهید، در حالی که کالایی که سال گذشته 60 درصد گران شده آیا اتفاق بزرگی هست که امسال هم 40 درصد گران شده است.
او با انتقاد از دیدگاه برخی اقتصاددانان ایرانی درباره تورم و سیاست گذاری های کلان اقتصادی افزود: در شرایط کنونی اقتصاددان های دولتی ما که حقوق آنچنانی می گیرند و در طبقه چندم برج های دولتی می‌نشینند استدلال های عجیبی درباره تورم و نرخ بهره بانکی دارند و همه چی را بهم گره می زنند، در حالی که این مساله برای مردمی که در کف خیابان گرسنه هستند نان نمی شود و اقداماتی که باعث کنترل تورم می شود کاملا مشخص است اما گاهی آنها را وارونه بیان می کنند.
بانکداری اسلامی در کشور اجرا نمی شود
بغوزیان با بیان اینکه در شرایط کنونی ما مدعی بانکداری اسلامی هستیم در صورتی که این‌گونه نیست، اظهار کرد: نرخ سود بانکی با تورم همخوانی ندارد و سیاست های پولی دقیق نیست زیرا بانک مرکزی خواب است و سیستم بانکی بر بانک مرکزی مسلط است و از طرف دیگر دولت هم بر بانک مرکزی مسلط است.
او با بیان اینکه در شرایط کنونی باید کل اقتصاد را در نظر گرفت و بعد سیاست گذاری کرد: اظهار کرد: برای نمونه وقتی یک خانواده 3 پسر دارد یکی بنا و یکی کشاورز و یکی هم مکانیک هست اگر پدر خانواده دعا کند باران بیاید بنا می‌گوید دعا نکن کار من می خوابد و اگر دعا کند باران نیاید پسر کشاورز ناراضی می شود به همین دلیل نمی شود با استدلال ارتباط بازارها وضعیت کلان اقتصادی را رها کرد و مدعی بود سیاست گذاری ضد تورمی اثر منفی بر بازارهای مالی داخلی دارد.
او با انتقاد از برخی مصوباتی که ممنوعیت صادرات ایجاد می کنند، گفت: در تمام دنیا سیاست تعرفه ای داریم ، هرچند در ایران بارها به جای اینکه تعرفه را بالا و پایین ببرند تا وضعیت عرضه و تقاضای بازار را تنظیم کند ممنوعیت صادرات ایجاد کرده اند و همین مساله منجر به از دست روفتن بازارهای خارجی شده است، بنابراین در کشور صنایعی را ایجاد کرده ایم که وابستگی به واردات مواد اولیه دارند، حالا در صورتی که مواد اولیه با رشد دلار گران شده او باید چه کار کند؟ آیا این استدلال منطقی است که قیمت دلار بعد از برجام هم نباید پایین بیاید؟ به طور قطع بخش صادراتی ایران در صورتی که برجام امضا شود باید بهره وری ایجاد کند تا بتواند نرخ سود بالا برود. اما به نظر می رسد عده ای که استدلال می کنند که برجام شود قیمت دلار اثر منفی در بازار مالی می گذارد نشان می دهد که این وضعیت به نفع آنهاست.
